زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

نقد کتاب ناسخ التواریخ





کتاب ناسخ التواریخ یک دوره تاریخ جهان از حضرت آدم تا عصر مؤلف است که محمدتقی سپهر (۱۲۱۶_۱۲۹۷ق) آن را نگاشته است.


۱ - علت نگارش کتاب مذکور



او به دستور محمد شاه قاجار (سومین شاه سلسله قاجار) و با حمایت حاج میرزا آقاسی (صدراعظم محمد شاه) به نگارش تاریخ مفصل جهان همت گماشت. او این کار مهم را در سال ۱۲۵۸ قمری در اواسط سلطنت محمد شاه آغاز کرد و تالیف دو جلد اول آن به قطع رحلی تا سال ۱۲۶۳ قمری طول کشید.

۲ - تدوین کتاب مذکور



کتاب ناسخ التواریخ در چهار دوره تنظیم یافته است:

۲.۱ - دوره اول


دوره اول از هبوط آدم (علیه‌السّلام) تا هجرت پیامبر اسلام (دو جلد)، جلد اول از هبوط تا ولادت حضرت عیسی، و جلد دوم از ولادت حضرت عیسی تا هجرت پیامبر اسلام؛

۲.۲ - دوره دوم


دوره دوم: از هجرت رسول خدا به بعد (۶ جلد):
جلد اول: تاریخ و سیره پیامبر از سال اول هجرت تا سال یازدهم؛
جلد دوم: تاریخ خلفا مشتمل بر شرح خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و شرح حال صحابه؛
جلد سوم: شرح حال حضرت علی (علیه‌السّلام)؛
جلد چهارم: شرح حال حضرت فاطمه (علیهالسّلام) ؛
جلد پنجم: شرح حال امام مجتبی (علیه‌السّلام)؛
جلد ششم: شرح حال امام حسین (علیه‌السّلام)؛

۲.۳ - دوره سوم


دوره سوم: که به دستور ناصرالدین شاه به تالیف آن پرداخت، شامل تاریخ قاجار است (سه جلد).

۲.۴ - دوره چهارم


دوره چهارم: تاریخ زندگانی ائمه اطهار (علیه‌السّلام)، هرچند محمدتقی سپهر قصد داشت برای هر کدام از امامان معصوم (علیه‌السّلام) کتاب مستقلی بنویسد، اجل به او مهلت نداد. پس از او یکی از دو فرزندش به نام عباسقلی خان که او را سپهر ثانی می‌خواندند، به تکمیل کار پدر پرداخت و در عصر مظفرالدین شاه (۱۳۱۴-۱۳۲۴ق) کتاب‌های زیر را به عنوان دوره چهارم ناسخ تالیف کرد:
- ناسخ التواریخ، طراز المذهب در شرح حال حضرت زینب (علیهالسّلام) ؛
- ناسخ التواریخ، تاریخ زندگانی امام زین العابدین (علیه‌السّلام) ؛
- ناسخ التواریخ، تاریخ زندگانی امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) (سه جلد).
پس می‌توان گفت که ناسخ التواریخ در چاپ اول، شانزده جلد به قطع بزرگ رحلی بود که یازده جلد آن را محمدتقی سپهر نوشته بود و پنج جلد آن را پسرش عباسقلی خان تالیف کرد.
[۱] سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ص۲۸_ ۳۱، بازنویسی و تهذیب و تکمیل محمدمهدی اشتهاردی.
[۳] یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۸۹_ ۱۹۱.
محل بحث ما در اینجا، جلد مربوط به زندگانی و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است.

۳ - برخی گزارش‌های نامعتبر



۱. گزارش پراکنده شدن سپاه امام حسین (علیه‌السّلام) در شب عاشورا و ماندن تنها خویشاوندان و خاصان حضرت
[۴] سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۲۳۷.
در حالی که چنین ادعایی با هیچ یک از مستندات تاریخی، سازگار نیست؛
۲. گزارش افسانه‌ای طرماح بن عدی از بازگشت سر امام (علیه‌السّلام) به تن و دیدن پیغمبر در قتلگاه و..
[۵] سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۲۹۹.
با اینکه طرماح در کربلا حضور نداشت و تنها در میانه راه با امام دیداری داشت و پیش از آنکه خود را به کربلا برساند، خبر شهادت امام را شنید و برگشت؛
۳. قصه ساربان امام و جنایت او که پیشتر از بعضی مقاتل تحریف گستر دیگر نیزنقل شد.
[۶] سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۴۳۴_ ۴۳۵.


۴ - پانویس


 
۱. سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ص۲۸_ ۳۱، بازنویسی و تهذیب و تکمیل محمدمهدی اشتهاردی.
۲. تهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۶ ۷.    
۳. یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۸۹_ ۱۹۱.
۴. سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۲۳۷.
۵. سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۲۹۹.
۶. سپهر کاشانی، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۶، ص۴۳۴_ ۴۳۵.


۵ - منبع


پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۱۳۰_۱۳۲.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.